خلاصه‌ی کتاب استخوان خوک و دست‌های جذامی اثر مصطفی مستور:

 این کتاب داستان زندگی افرادی است که در ساختمانی ۱۷ طبقه به نام برج خاوران زندگی می‌کنند. هر کدام از این افراد مشکلاتی دارند٬دغدغه‌های فلسفی دانیال ٬ پسر دانشجوی عکاسی به نام حامد که بین عشق مهناز و نگار گیر کرده٬جنایاتی که نوذر بخاطر پول مرتکب می‌شود، ماجرای طلاق محسن و سیمین و آینده نامعلوم دختر کم سن‌شان درنا٬ماجرای جست‌جوی اهداکننده مغز استخوان که دکتر مفید و همسرش افسانه که درگیر بیماری پسرشان الیاس هستند٬عشق سوسن که سال‌ها از طریق بدکارگی امرار معاش می‌کرد با مردی شاعر با نام کیانوش، و نا امیدی پریسا که در یک مهمانی مورد تجاوز قرار گرفته است. و در این کتاب با زندگی این افراد همراه می‌شویم.

در قسمتی از کتاب استخوان خوک و دست‌های جذامی اثر مصطفی مستور:

توی آتلیه نگار مانتوش رو درآورد و نشست روی صندلی. حامد آرک‌ها را یکی یکی روشن کرد و تاباند به صورت نگار. پرده‌های پس زمینه را تند تند کنار زد تا مناسب‌ترین پس زمینه را برای بلوز لیمویی و روسری بنفش نگار پیدا کند. دو نور را خلاف جهت هم روی پس زمینه تنظیم کرد تا سایه‌ی نگار از روی پرده محو شود. چند بار پرسید: آماده‌اید؟ و نگار هر بار گفت: بله. از چشمیِ دوربین که نگاه کرد، پاهاش سست شد. حس کرد فرم صورت و بینی و به خصوص چشم‌های دختر مقابلش به طرز غریبی شبیه مهناز است. عدسی دوربین را تا آنجا که دوست داشت، تا آخرین حد ممکن تله کرد و محوِ چهره‌ی نگار شد. بعد لنز را تنظیم کرد و انگشتش را روی شستی دوربین فشار داد. یک بار. دوبار. چند بار. قبض رسید را که می‌نوشت، پرسید: اجازه می‌دید بعد از چاپ عکس‌تون رو زیر شیشه بگذارم؟

درباره‌ی کتاب استخوان خوک و دست‌های جذامی اثر مصطفی مستور:

کتاب استخوان خوک و دست های جذامی، زمانی کوتاه به قلم مصطفی مستور است که در سال ۲۰۰۴ چاپ شد. این کتاب که توصیفی قدرتمند از جامعه‌ی ایران در زمان معاصر است، این کتاب از داستان های مختلفی تشکیل شده که در قسمت‌هایی به هم پیوند می‌خورند.
 نویسنده در کتاب استخوان خوک و دست های جذامی، از موثرترین عواملی که بر زندگی انسانها حاکم است سخن می‌گوید. عواملی همچون عشق و مرگ. و درد و رنج، آرزوها، امیدها و ترس های کاراکترهای داستان را با جزئیات به تصویر می کشد.
شخصیت های این داستان ها، ساکن آپارتمانی هفده طبقه در خاوران هستند و یا به آنجا رفت و آمد دارند و ناگزیر ملاقات هایی در آسانسور، سالن آرایش و یا در پارک بین آن‌ها صورت می‌گیرد. مصطفی مستور، داستان این کتاب را با توصیفاتی دقیق روایت می کند و با یررسی موشکافانه ی خود، مخاطبین را وارد زندگی کاراکترهای داستانش می‌کند.

درباره مصطفی مستور نویسنده‌ی کتاب استخوان خوک و دست‌های جذامی:

مصطفی مستور، متولد سال ۱۳۴۳در اهواز، داستان نویس، پژوهشگر و مترجم ایرانی است.  او دانش آموخته‌ی رشته ی مهندسی عمران است که در سال ۱۳۶۷  از دانشگاه شهید چمران اهواز فارغ التحصیل شد و سپس دوره ی کارشناسی ارشد را در رشته ی زبان و ادبیات فارسی در همان دانشگاه ادامه داد. 
 نخستین داستان مستور در سال ۱۳۶۹ درمجله ی کیان به چاپ رسید. و نخستین کتاب وس در سال ۱۳۷۷ با نام «عشق روی پیاده رو» که از ۱۲ داستان کوتاه تشکیل می‌شد، به چاپ رسید‌.
از جمله کارهای داستانی او می‌توان به روی ماه خداوند را ببوس، چند روایت معتبر، من دانای کل هستم، حکایت عشقی بی‌قاف، بی‌شین، بی‌نقطه، تهران در بعد از ظهر، سه گزارش کوتاه دربارهٔ نوید و نگار، رساله درباره نادر فارابی، پیاده‌روی در ماه اشاره کرد.